اجازه هست بگویم که باز دخترکی..
اجازه هست بگویم: سلام ! حال شما ؟
که باز وصل شود سیم اتصال شما ؟
اجازه هست بگویم که باز دخترکی
نشسته بین ورق های آس فال شما ؟
سلام خوب ترین اتفاق ناممکن
که آتشم زده دریاچه ی خیال شما !
ببخش حضرت آقا ! ولی فقط یک بار
بگو نبودن من در دل زلال شما ،
به درد خورد ؟ دوای جنونتان شده است ؟
رسیده شد رطب اشتیاق کال شما ؟
زیاده عرض ندارم ؛ خدا نگه دارت ؛
و بهترین نفس عاشقانه مال شما !
غزل_کریمی
بنویس که هرچه نامه دادم نرسید
بنویس که یک نفر به دادم نرسید
بنویس قرار من و او هفته ی بعد
جمعه که هرچه ایستادم نرسید
[ شنبه 95/1/21 ] [ 2:25 عصر ] [ شهیده ]
نظر